تنها در دالان مقدمات!
Maestro نمایش چرخۀ پر زرق و برق و بیحاصل مقدمهچینیهای روزمره است.
این همه مقدمه برای این؟! آیا اغراق است؟! آیا این وضع زندگی روزمرهی انسان امروز نیست؟ کار هر روزۀ تک تک ما در یک چرخۀ دایرهوارِ تقطیعشده در «زمانبندی»؟! تو گویی با این فرمول روبهروییم که هرچه مقدمات و پیشنیازهای یک کار بیشتر و مهمتر میشود خود آن کار بیاهمیتتر و منحصرتر. از روالهای اداری تا ایفای نقشهای اجتماعی و خاصه دقیقههای مصرف در دل زندگی روزمره و هر آنچه در زنجیرۀ کنشهای متقابل آئینی معنا میگیرد. تولد، ازدواج، تحصیل، استخدام و حتی مرگ و هرآن دقیقهای که در کلیت زندگی، کلیدی است همه و همه در مقدمات و تمهیداتشان مسخ شدهاند. خصیصۀ جامعۀ نمایش، جامعۀ مصرفی، جامعۀ پرستیژ و اعتبار، همه را ساعتها و روزها و ماهها و سالها در پستوهای تمهیدات تنها کرده است برای لحظهای عرضه شدن که در افقی از انتظارات حاصل از آن همه تمهیدات اصلاً به چشم نمیآید. تمهیدات، ساختار جامعه را صدها برابر بیش از آنچه واقعاً باید باشد پیچیده کردهاند. صدها برابر انرژی، پول، امید، انتظار و معنا صرف اینها میشود. گویا این وسیله است که هدف را توجیه میکند! و در واقع سرکوباش میکند. یک ازدواج، آنقدر غرق در مقدماتاش میشود که برای دو آدم معمولی همۀ آنچه اندوختهاند بهعلاوۀ درآمد چندین سال از سالهای بعدشان را میخورد! در فرایند مقدمهسازی، انسان بدهکار نشانههایی میشود که تصور میکند دیگران در عرصۀ نمایش اجتماع از او طلبکارند. خود کاری که مقدمات برای آناند زیر آوار این نشانهها محو شده و گم میشود. همین مقدمات انتظاراتی برای او حاصل میآورند که کار، خودش، توان برآوردنشان را ندارد و فرد با انجام کار مأیوس میشود. و جالب اینکه به دنبال آن میرود که در چرخۀ بعدی، آن فقدان معنا را با مقدمهچینی بیشتر جبران کند. در ازدواج بعدی، در تولدهای بعدی، در فارغالتحصیلی بعدی، و در مردن بعدی! مراسم باید آبرومندتر برگزار شود. و چرخه تکرار میشود. انیمیشن maestro داستان این چرخۀ تمهید شدۀ پرطمطراق روزمره در جامعۀ نمایش است.
برای دانلود این انیمیشن میتوانید متناسب با سرعت اینترنت خود از لینکهای زیر استفاده کنید: